روایت دو کودتا از زبان ژنرالی که در هر دو نقش کلیدی داشت --- ژنرال عبدالقادر در تاریخ افغانستان چهرهای است آشنا و خیلی از کسانی که با سیاست سر و کار دارند نام و نقش او را در تاریخ سیاسی افغانستان میدانند. -- عبدالقادر در کودتای سردار محمدداوود (۱۳۵۲ خورشیدی) فرد کلیدی بود و در کودتای نیروهای کمونیستی در هفتم ثور سال ۱۳۵۷ خورشیدی نیز رهبری نظامی این کودتا را به عهده داشت. به قول خودش در کودتای هفت ثور او فرد پیشتاز بود و تلاشهای او بود که کودتا به پیروزی رسید. -- او از گذشته هایش فقط یک عکس به یادگار دارد. عکسی همراه با ژنرالی که در روز کودتای هفتم ثور بیشترین مقاومت را علیه نیروهای او در جاده دارالامان در غرب کابل کرد و حتی یک هواپیمای تحت فرمانش نیز توسط این ژنرال سرنگون شد. --- وزیر دفاع سابق افغانستان از آنچه که انجام داده پشیمان نیست و میگوید: "انقلاب هفت ثور تغییر بزرگی در جامعه افغانستان ایجاد کرده بود، ولی تندروی و قشریگرایی همرزمان ما باعث شد که روند عمومی تحولات افغانستان به سمت دیگری برود." -- عبدالقادر میگوید: " ۲۵ میزان/ مهر ۱۳۵۰ در رستورانی با داوود قرار گذاشتیم. او با یک موتر تویوتا آمد و حیدر رسولی، که رابط ما با داوود بود، نیز همراهش بود. ما بر سر یک دیوار سمنتی (سیمانی) نشسته بودیم و داوود بعد از احوالپرسی گفت که: این وطن شماست." --- ژنرال قادر میگوید: "به نظر ما هاشم میوندوال گزینه مناسب بود، ولی وقتی با او دیدار کردیم، پیشنهاد او این بود که منتظر تاریخ باشیم و باید خود را به مسیر تاریخ بسپاریم تا مردم افغانستان با سواد شوند و بعد تغییر خواهد آمد." --- به گفته عبدالقادر، گزینه بعدی برای نیروهای تحصیلکرده سردار داوود بود: "سردار داوود که از حکومت پادشاهی در افغانستان ناراضی بود، میتوانست راه این قشر را به درون سلطنت باز کند." --- عبدالقادر میگوید: " ۲۵ میزان/ مهر ۱۳۵۰ در رستورانی با داوود قرار گذاشتیم. او با یک موتر تویوتا آمد و حیدر رسولی، که رابط ما با داوود بود، نیز همراهش بود. ما بر سر یک دیوار سمنتی (سیمانی) نشسته بودیم و داوود بعد از احوالپرسی گفت که: این وطن شماست." --- او میگوید که در این دیدار درباره تغییر در نظام صحبت شد: "وقتی از داوود پرسیدم که اگر این کار با شکست مواجه شد چه کنیم. با خشم جواب داد که چرا شکست؟" -- او میافزاید: "بعد از این دیدار، من به پایگاه هوایی شیندند در جنوب افغانستان اعزام شدم ولی به تاریخ ۱۰ سرطان / تیر ۱۳۵۲ به من خبر داده شد که کوچکشی میکنیم. من آمادگی حرکت به طرف کابل را گرفتم ولی بعد برنامه تغییر کرد. بعد فهمیدم که در آن روز سردار ولی در سفارت انگلیس مهمان بوده و شب دیر هنگام به خانهاش آمده است." --- او میافزاید: "بعد از این دیدار، من به پایگاه هوایی شیندند در جنوب افغانستان اعزام شدم ولی به تاریخ ۱۰ سرطان / تیر ۱۳۵۲ به من خبر داده شد که کوچکشی میکنیم. من آمادگی حرکت به طرف کابل را گرفتم ولی بعد برنامه تغییر کرد. بعد فهمیدم که در آن روز سردار ولی در سفارت انگلیس مهمان بوده و شب دیر هنگام به خانهاش آمده است." --- وزیر دفاع پیشین افغانستان با اشاره به اینکه شاه در این زمان در سفری به ایتالیا رفته بود، گفت: "چند روز بعد دوباره به من گفته شد که به کابل برگردم، وقتی به تاریخ ۲۵ سرطان به کابل رسیدیم، افسران و همکلاسهایم را در اطراف ارگ ریاست جمهوری دیدم. با دستگیری خانمحمد خان یکی از افسران ارتش کودتا بدون جنجال پیش رفت." -- بعد از این کودتا سردار محمد داوود پسر عموی ظاهر شاه قدرت را بهدست گرفت و رئیس جمهوری افغانستان شد. -- قادر درباره اینکه چرا از داوود روگردان شد، میگوید: "که داوود وعده داده بود تا حکومت از طبقات مختلف جامعه تشکیل شود ولی بعدها به سمت قومگرایی حرکت کرد." -- به نظر او عامل دیگر که باعث جدایی نیروهای چپ از داوود شد، "گرایش داوود به سمت کشورهای اسلامی" بود.-- احمد شفایی, BBC
0 Comments:
Post a Comment
<< Home