در مصاف جاری در یمن، افغانستان باید بیطرف باشد - رنگین دادفر سپنتا
حکومت وحدت ملی جمهوری اسلامی افغانستان با انتشار اعلامیهای در مورد بحران یمن، کشور ما را وارد یک تنش بسیار خطرناک میان کشورهای اسلامی در یمن و خاورمیانه کرده است. استدلالهای مطروحه در اعلامیه منتشره از جانب ارگ، از منظر دینی، تاریخی و سیاسی اشتباه و مبتنی بر برداشت نادرست از واقعیتهای تاریخی میباشد.
۱٫ دفاع از حرمین شرفین بدون شک که وجیبه هر مسلمان است. اما در بحران یمن، هیچ تهدیدی متوجه حرمین شرفین نیست بلکه نیروهای سیاسی و اجتماعی مسلمان یمنی، با تعلقات مذهبی متفاوت، با یکدیگر برای کسب قدرت سیاسی در داخل آن کشور درگیر میباشند. ادعا میشود که حوثیهای یمنی مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران و حکومت مخلوع یمن مورد حمایت عربستان سعودی قرار دارند. از منظر تاریخی نیز اعلامیه حکومت وحدت ملی واقعیتهای تاریخی را در نظر نگرفته است. وقتی که قبایل عرب از جمله شریف حسین مکه و دودمان سعود در همراهی و همرایی با استعمارگران انگلیس بر ضد خلافت سنی اسلامی عثمانی دست به شورش زدند و در همراهی نیروهای استعماری انگلیس و زیر رهبری لورنس (لورنس عرب) جاسوس انگلیسی، دهها هزار سرباز مسلمان سنی ترک را در صحراهای سوزان عربستان و یمن کشتند، در واقعیت سران قبایل عربی به دستور استعمارگران نامسلمان علیه مسلمانان عمل کردند. آنچه در آن زمان برای تحکیم قدرت قبایل و عشایر صورت گرفت، هیچ ربطی به دفاع از حرمین شرفین نداشت؛ همانگونه که امروز نیز چنین نیست.
۲٫ برخلاف اعلامیه صادره از ارگ، مردم افغانستان در کنار آزادیخواهان ترک علیه استعمارگران انگلیسی و عملا حامیان عرب آنها جنگیدند. مزار مجاهدان شهید افغان که در همرایی با مبارزان ترک جان دادند تاکنون در ولایت ادیرنه ترکیه موجود است. افغانها در آن زمان در صف ضد استعمار قرار داشتند و نه عوامل آنها. هیچ افغانی همراه با سران عشایر عرب زیر رهبری لورنس کشته نشد.
۳٫ نه دفاع از منافع منطقوی سعودی و نه هم دفاع از منافع منطقوی جمهوری اسلامی ایران وظیفه شرعی و دینی افغانها میباشد. کشاندن افغانستان به جانبداری این دو نیروی رقیب به سود کشور ما نیست.
۴٫ در اعلامیه آماده است که «جمهوری اسلامی افغانستان به اصل مردمسالاری و مشروعیت نظام قانونی در یمن باور داشته و از حکومت قانونی آن حمایت مینماید.» بحث مشروعیت دولت یمن و آنانی را که از این دولت حمایت میکنند میگذارم کنار. اگر چنین هم باشد، باز هم دلیل نمیشود پای افغانستان را وارد جنگها و کششهای منطقوی کرد. دولت صدام حسین در عراق و دولت معمرالقذافی در لیبیا نیز داری مشروعیت حقوقی بینالمللی بودند. دولت سعودی از تجاوز ایالات متحده و کشورهای ناتو به این کشورها بهمنظور سرنگونی رژیمهای آنها حمایت کرد و جانب متجاوزان را گرفت. حکومت بشار اسد، در سوریه، دارای مشروعیت حقوقی است. این دولت دارای یک نظام سیاسی دارای کثرت دینی و آزادیهای اجتماعی میباشد اما عربستان سعودی در مبارزه با این رژیم و بهمنظور سرنگونی حکومت آن داعش را حمایت کرده و میکند.
۵٫ دو کشور مسلمان در خاور میانه در پی سلطهطلبی میباشند و هر کدام آنها نیز متحدان خود را دارند؛ هیچ دلیل موجهی وجود ندارد تا ما کشور خود را وارد این معرکه بسازیم.
۶٫ ریچارد هالبروک، نماینده خاص ایالات متحده امریکا برای افغانستان و پاکستان، در یک گفتگو با حامد کرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان گفت: «شهزادههای سعودی، حکومت قطر و… بزرگترین منبع تمویل طالبان بهگونه مستقیم و از طریق آیاسآی میباشند. حتا بیشتر از عواید تریاک، اینها به طالبان پول میدهند.» هیچ دلیلی ندارد که ما افغانستان را به جانبداری از کسانی بکشانیم که حامی طالبان میباشند. Read More at رنگین دادفر سپنتا
در مصاف جاری در یمن، افغانستان باید بیطرف باشد
0 Comments:
Post a Comment
<< Home