Tuesday, September 09, 2014

جمال خان باركزي- كابل -- منظرۀ امروز شهر كابل --- امروز يك فضاي وحشتناك در شهر كابل حاكم است، تمام سرك ها خالی و دهن تمام كوچه ها توسط موتر های پوليس مسدود است. آمبولانس هاي اردوی ملي هم در بعضي جا ها ايستاده اند، هيچ واسطه نقليه ای عامه داخل سرك شده نميتواند. در كنار سرك ها در فاصله هاي ٥٠ تا ١٠٠ متری عساكر پوليس و اردوی ملی دست بالای ماشه ايستاده اند. صدا هاي فير هاي انفرادی بعضأ از دور و نزديك بگوش ميرسد، چون از طريق مطبوعات از كدام حادثه ای خاصي تا حال كه ساعت ١١:٢٢ قبل از ظهر خبر راپور داده نشده است. احتمالأ اين فير های يكه پران از سبب مشاجرات لفظی و انداخت های هوائی اين اوباشان بوده باشد. -- قطار های بزرگ از موتر هاي كه پوشيده از بيرق های حكومت وحشت تنظيمي ربانی و جوانان كه لباس های زمان بربريت را مانند دستمال، پكول هاي كج، و وآسكت هاي جهادی بر تن داشتند در حاليكه عكس های از احمدشاه مسعود و يك تعداد مردگان ديگر شورای نظار و جمعيت در موتر هاي شان نصب كرده اند، در حاليكه سر های شان نيم تن از موتر ها بيرون كرده اند شعار های سر مي دهند و بقيه در جواب با صدای بلند "الله أكبر" صدا ميزنند. اين كاروان های وحشت در تمام كابل سايه افگنده است. هيچ هموطن با عزت بدون ضرورت حياتی حتی بخاطر حفظ جان و عزت خود تا نزديكترين دوكان براي خريد ضروريات خانه نميرود، و با چيز هاي موجود در خانه گذاره مي كند. --- آيا ما تا چی وقت اين ظالمان و وحشيان را زير نام مقدس جهاد و مقاومت تحمل كنيم. آيا روزی خواهد رسيد كه ديگر اين سايه سياه از سر افغانستان دور شده و دوباره روشنی تابيدن گيرد... اين منافقين زير نام اسلام و الله ج بر مردم خود را حاكم ساخته مظالم و جنايات تاريخ بشريت را بر مردم روا ميدارند و حقائق را كتمان ميكنند. -- آرزو دارم روزی در زندگی خود اين منافقين و تاجران اسم و ﺩﻳﻦ خداوند ج را ذليل و زار ببينم، ديگر اگر بمريم بخدا قسم آرمانی ندارم.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home