جسد بچۀ سقو درتپۀ مرنجان دفن نشده بود - داکتر سيد خليل الله ھاشميان
ھرافغان َ درمقابل وطن، مردم وتاريخ خود دين و مسئوليتی دارد، ومن که 60 سال اول زنذگی خود(از1917 تا 1980م ) را درکابل زندگی کرده ام، بدين وسيله شھادت ميدھم که جسد بچۀ سقو و پيروانش در تپۀ مرنجان کابل دفن نشده است، و درثبوت اين ادعا دو مدرک (يکی عقلی، ديگری روايتی ) تقديم ميکنم، قرارذيل :
تپۀ مرنجان يک موضع بسيار مھم وتاريخی در شھرکابل است - درجنگھا بين سان بارکزايی درين تپه مجالس ، تعھدات وجنگھای زيادی صورت گرفته که در واقعات مربوط به قرن
ھای 18و 19 درج صفحات تاريخ ميباشند. بعداز وفات سردارسلطان محمدخان (معروف به طIيی ) که يکی ازفرزندان
مرحوم سردارپاينده محمدخان بود و دفن او درھمين تپه درقرن 19، مقبرۀ بلند وشانداری ھم برای اوساخته شد که
ازدور درباTی تپه نمايان ميباشد - ازآن ببعد اين تپه بحيث حظيرۀ اين شاخۀ خاندان محمدزايی شناخته شد واخIف
سردارطIيی، نواسه ھايش سردارمحمديوسف خان ومحمدآصف خان مصاحبان درباراميرحبيب الله خان شھيد
(پدروکاکای اعلحضرت محمدنادرخان ) درھمين تپه دفن شده اند. آيا عقل سليم اجازه ميدھد که اعلحضرت نادرخان بچۀ
سقو وپيروانش را درتپه ای دفن کرده باشد که حظيرۀ پدر وخاندانش بوده (وھم بعداحظيرۀ خودش شده است)؟؟؟ آيا
درکابل جای قحط بود که نادرخان يک گروه دزد و رھزن را، گروھی که درھمان وقت مورد نفرت ملت قرار داشته
وھمه اقشارملت طرفدار اعدام آن بود، درحظيرۀ پدری خود دفن کند؟؟؟
مثال ديگر:آقای امرالله صالح وقتی در ّ دورۀ حامدکرزی ازچوکی رياست امنيت ملی برطرف شد، چند مصاحبۀ
تلويزيونی انجام داد و درمصاحبۀخود با( CNN ( گفت که زايداز 300 طالب را بدست خود کشته است – آياآقای امرالله
صالح آن 300 جسد را درمقبرۀاحمدشاه مسعود يا محل ديگر در پنجشير(که برای اومقدس ميباشد ) دفن کرده
خواھدبود؟ نخير . اين بود دومثال ازمدرک عقلی
اززبان پدرم بتکرارشنيده ام که مرحوم سردارشيراحمدخان، شوھرخواھر وموسفيد تند مزاج عشيرۀ نادرشاه
که نادرشاه او را کاکا ميگفت، درھمان ماه اول سلطنت نادرشاه دريک مجلس خاندانی ازاو پرسيده بود: "چرا بابچۀ
سقو به قران تعھد امضاء کردی و باز چرا او راکشتی ؟؟؟" مرحوم نادرشاه جواب داده بود :"... من بچۀ سقو را
نکشتم، نايب ساTر زلمی خان ونايب ساTر سربلندخان باتفنگداران وTيت جنوبی که کابل را تسخيرکرده بودند،سقوی
ھا را از ارگ برون کرده در چمن حضوری اعدام کردند واجسادشان را باخود به جنوبی بردند..."
سردارشيراحمدخان دريک حويلی کIن درجوار(پل يک پيسه گی ) ودريای کابل، حدود 15 دقيقه پای پياده ازخانۀ
ما در سرک باغ عليمردان سکونت داشت و پدرم بديدن شان ميرفت و شايد اين سخن را از زبان آن مرحوم شنيده
باشد - اما من حاضرم باTی قران قسم ياد کنم که مطلب فوق را بتکرار از زبان پدرم شنيده ام -
اقدام اول آقای داودکلکانی تعرض وتجاوز به قبرھای يکعده مسلمانان مدفون درتپۀ مرنجان است که بدون
ھيچنوع سند و ثبوت يک قبرستان مردم را گشوده و استخوانھای مردگان ديگر را بنام استخوانھای بچۀ سقو
وپيروانش در 16 تابوت انداخته است !؟ بايد ياد آور شد که حبيب الله کلکانی(بچۀسقو) برمرد و زن زنده درکابل
تعرض وتجاوز کرده وھزاران بيگناه را کشته است –اما داودکلکانی باTی اجساد مرده درکابل تعرض و تجاوز کرد،
واين دومين تجاوزاست از جانب کلکان باTی شھر وحقوق مردم کابل .
اقدام دوم آقای داودکلکانی غصب يک تپۀ مربوط به بيت المال وميراث فرھنگی مردم کابل و دفن 16 تابوت
ساختگی در آنجاست که درحقيقت بعد ازين خانقاه سياسی داودکلکانی و شورای نظار خواھد بود
جای بسيار تاسف است که درکابل نه حکومتی وجود داشت تا ازين بدعت و تجاوز برم زار مردگان دفاع ميکرد،
نه شاروالی وجود داشت که از تپۀ تاريخی ملکيت مردم کابل حراست و دفاع ميکرد - گويا قھر وغضب خداوند و دورۀ
سقوی بار ديگر درقرن 21 بر مردم بيدفاع کابل نازل شده است ! ولی الله تعالی عزوجل عادل وناظراست – نااميد نبايد
بود که امکان ظھور يک "نادر ديگر" وجود ندارد – وجود دارد وآمدنی است ومدتی کمتر از يکسال بکاراست –
انتظار بايد کشيد. - Read More
0 Comments:
Post a Comment
<< Home