Friday, June 03, 2016

BBC Persian - آمریکا چطور از شاه ایران قطع امید کرد

کنفرانس گوادلوپ همواره از معماهای بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی ایران بوده است. بسیاری فکر می‌کنند در این نشست در جزیره گوادلوپ، در دریای کارائیب بود که جیمی کار‌تر و سایر رهبران غربی در دی‌ماه ۱۳۵۷ به این نتیجه رسیدند که کار شاه تمام است و باید از ایران خارج شود.

"روایت گوادلوپ"، که عمدتا بر اساس خاطرات شفاهی این رهبران و گمانه‌زنی‌های دیگران شکل گرفته است، بر اساس اسناد جدید دولت آمریکا دقیق به نظر نمی‌رسد

به تازگی سندی محرمانه از گفت‌وگوهای گوادلوپ منتشر شده که نشان می‌دهد بحران ایران در حاشیه‌ این نشست مطرح بوده است. به علاوه، کارتر پیش از دیدار با همتایان اروپایی‌اش، در جلسه غیررسمی شورای امنیت ملی آمریکا در واشنگتن، به این نتیجه رسیده بود که شاه به آخر خط رسیده است.

بنا بر صورت‌جلسه نشست این شورا -در روز سوم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳ دی ۱۳۵۷)- کار‌تر چندان نگران از دست رفتن متحد استراتژیک خود نبوده است. او به مشاورانش می‌گوید که بعد از رفتن شاه مجلس ایران می‌تواند منشا ثبات در کشور باشد و یک ایران "حقیقتا غیرمتعهد" که به هیچ‌یک از بلوک‌های قدرت جهانی وابستگی نداشته باشد "نباید برای آمریکا ناکامی تلقی شود."

رهبران بلوک غرب پنجشنبه چهارم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۴ دی ۱۳۵۷) به گوادلوپ می‌روند. مذاکرات از جمعه پنجم ژانویه (۱۵ دی) شروع می‌شود. هر رهبر فقط می‌توانست یک همراه بیاورد؛ همراه کار‌تر، زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی او بود.

این رهبران صبح جمعه پنجم ژانویه درباره روابط کلان دو بلوک غرب و شرق صحبت کردند. بهبود روابط با چین و تلاش‌ کوبا برای سوق دادن جنبش عدم تعهد به طرف شوروی از جمله موضوعات بود. از بعدازظهر جمعه به بعد دستیاران به مذاکرات رهبران ملحق می‌شوند و طرف‌ها در مورد مسائل استراتژیک گفتگو می کنند؛ به ویژه پیمان محدود سازی تسلیحات استراتژیک-۲ با شوروی.

صبح روز شنبه ششم ژانویه نوبت به "نقاط آشوب‌زده" می‌رسد. ایران اولین "نقطه آشوب‌زده" بود که کارتر و همتایانش به آن می‌پردازند.
خلاصه‌ای از اظهارات کار‌تر در سند ثبت شده:

رئیس جمهوری آمریکا تصمیم نهایی خارج کردن شاه از ایران را‌‌‌‌ در آستانه سفر به گوادلوپ - ظهر سوم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۳ دی ۱۳۵۷) - در نشستی غیررسمی با مشاوران ارشدش در کاخ سفید می‌گیرد.

او آن روز پیامی با فوریت بالا از ویلیام سالیوان، سفیر آمریکا در تهران دریافت کره بود که "لحظه سرنوشت ساز فرارسیده": شاه بر سر دوراهی بزرگی قرار دارد، زمام امور را به شاپور بختیار بسپرد و برود یا به محافظه‌کاران و ارتش اجازه سرکوب بدهد.

سالیوان می‌گوید که باید فرض را بر این گذاشت که در هر صورت شاه به‌زودی از صحنه کنار خواهد رفت -یا قدرت را به بختیار واگذار می‌کند و می‌رود یا او را در کودتا کنار می‌گذارند- بنابراین "ما باید بر نحوه رفتن او تمرکز کنیم."

او می‌افزاید فقط رئیس جمهوری آمریکا می‌تواند شاه را به خروج از ایران راضی کند. سالیوان توصیه می‌کند پیام او در قالب استراحت و آزمایش‌های پزشکی و نیز وظایف میهنی شاه و شانس آخر برای نجات سلطنت و قانون اساسی مشروطه تنظیم شود.

همان روز ظهر در واشنگتن کارتر مشاوران ارشدش را فرا می‌خواند. از حاضران می‌پرسد آیا آمریکا باید از شاه بخواهد از قدرت کناره بگیرد یا نه. برژینسکی مخالفت می‌کند ولی در برابر جبهه متحد سایروس ونس، وزیر امور خارجه و استانسفیلد ترنر، رئیس سازمان سیا در اقلیت قرار می‌گیرد. در نهایت قرار می‌شود کارتر مستقیما خواهان کناره‌گیری شاه نشود ولی به زبانی دیپلماتیک از او بخواهد از ایران خارج شود.

بنا بر این سند والتر ماندیل، معاون رئیس جمهوری آمریکا، می‌گوید باید طوری شاه را به کنار رفتن تشویق کرد که به نظر نرسد آمریکا دارد چنین حرفی را به او می‌زند.

همان روز بود که کارتر به شاه پیام می‌دهد تردید را کنار بگذارد؛ زمام امور را به شاپور بختیار و شورای سلطنت بسپارد و برای "استراحت" به کاخ والتر اننبرگ در پالم‌اسپرینگ کالیفرنیا سفر کند.

کار‌تر همچنین تاکید می‌کند: "از نظر ما بسیار مهم است که فرماندهان ارتش متحد باقی بمانند و با شاه کشور را ترک نکنند. مهم است که فرماندهی ارتش منسجم باقی بماند و حافظ روابط نزدیک آمریکا و ایران باشد."

آیت‌الله خمینی محکم و علنی می‌گفت شاه باید برود.‌ مقامات دولت کارتر هم در مراحل مختلف و به‌تدریج به این نتیجه می‌رسند که باید شاه را رها کنند و به فکر حفظ منافع استراتژیک‌ خود در ایرانی اسلامی باشند.

روز بعد بود که سفیر آمریکا در تهران پیام معروفش را به واشنگتن فرستاد؛ این که کار شاه تمام است و مصالحه ارتش و آیت‌الله خمینی و تأسیس جمهوری اسلامی تنها راه حل بحران و حفظ منافع آمریکا است.

سفیر آمریکا از اواسط آبان ۱۳۵۷ پشت صحنه به واشنگتن می‌گفت که باید شاه و افسران وفادارش را از کشور بیرون آورد تا جمهوری اسلامی بر مبنای مصالحه ارتش و اردوی آیت الله خمینی تشکیل شود. اشتباه محاسباتی بزرگ سالیوان شاید این بود که آیت‌الله خمینی را "گاندی" فرض می‌کرد و بر این باور بود که ارتش شاهنشاهی بدون شاه هم دوام خواهد آورد

روز دوم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۲ دی ۱۳۵۷) سالیوان به واشنگتن پیام می‌دهد که در دیداری "طولانی و ملال‌آور" با شاه متوجه شده است که هرچند بختیار را مأمور تشکیل دولت کرده معلوم نیست چه روزی از ایران خارج خواهد شد و می‌گوید بعد از برقراری نظم و ثبات به قصد استراحت از ایران خارج خواهد شد.

سفیر آمریکا می‌نویسد: "بنابراین وقتی بختیار نخست‌وزیر شد مجبور خواهیم شد به‌شدت بر او برای خروج فشار بیاوریم." در جریان همین دیدار است که سالیوان به شاه اطلاع می‌دهد کار‌تر رسما از او دعوت کرده است به آمریکا سفر کند؛  انور سادات، رییس جمهوری مصر هم گفته است که اگر شاه تمایل دارد می‌تواند به مصر برود.

دو روز بعد - هم زمان با سفر کار‌تر به گوادلوپ و پیش از آنکه با رهبران اروپایی درباره ایران گفت‌وگو کند- رئیس جمهوری آمریکا پیام محکم تری به شاه می‌دهد: زمام امور را به بختیار و شورای سلطنت بسپارد و برای "استراحت" به کالیفرنیا سفر کند. کار‌تر در مورد حفظ سلطنت تضمینی نمی‌دهد ولی می‌گوید که برای حفظ استقلال، ثبات، تمامیت ارضی ایران و روابط نزدیک آمریکا-ایران با دولت بختیار همکاری خواهد کرد.

شاه پیام نهایی برای ترک کشور را چهارشنبه ۱۱ ژانویه ۱۹۷۹ (۲۱ دی ۱۳۵۷) دریافت می‌کند. فرستادگان کار‌تر (سالیوان و هایزر) ظهر به دیدارش می‌روند. بنا بر گزارش سالیوان، آنها‌ اول به صحبت‌هایش گوش می‌کنند، "وقتی که شاه حرف‌هایش را تمام کرد، گفتم که دستور دارم به او توصیه کنم که فورا کشور را ترک کند. سپس قدری بحث کردیم که آیا ۱۷ ژانویه (۲۷ دی) به اندازه کافی فوری است یا نه."

همان روز در واشنگتن نشست شورای امنیت ملی به ریاست والتر ماندیل، معاون رئیس جمهوری آمریکا، برگزار می‌شود. صورت‌جلسه این نشست نشان می‌دهد که در این هنگام در دستگاه‌های امنیتی آمریکا در مورد همکاری با اردوی آیت‌الله خمینی اتفاق‌نظر به دست آمده بود.

در پی قطعی شدن برنامه "تعطیلات" شاه، آمریکا تا جایی که می‌شد از او فاصله گرفت و چرخش آرام به طرف آیت‌الله خمینی را آغاز کرد. دولت کار‌تر حتی نمی‌خواست که شاهین- بوئینگ ۷۲۷ اختصاصی شاه و فرح- در راه کالیفرنیا در شرق آمریکا نزدیک واشنگتن سوخت‌گیری کند. سالیوان پیشنهاد می‌کند شاهین به کارولینای جنوبی یا فلوریدا فرستاده شود. در ‌‌‌‌نهایت قرار می‌شود هواپیما در فرودگاهی دورافتاده در ایالت مین توقف کند.

شاه که به‌شدت از دست کار‌تر دلخور بود خیالش را راحت می‌کند و به مصر پرواز می‌کند.  - Read More

Search Results

0 Comments:

Post a Comment

<< Home