Monday, July 12, 2010

گرگ اجل یکایک از این گله می برد...

ما همه روزه در افغانستان شاهد کشتار و قتل دهها انسان هستیم. بمب گذاری کنار جاده، حمله انتحاری، جنگ مسلحانه، منازعات خانوادگی، منازعات بر سر آب و چراگاه و زمین و... همه روزه در این کشور قربانی می گیرد. کشتار و قتل انسان در این سرزمین به یک امر عادی و روزمره مبدل شده است. متناسب با آن، برخوردهای ما نیز در برابر این مساله نیز عادی و حتا خنثا شده است. ما شاهد هیچ واکنش جمعی در برابر کشتار و قتل بی رویه انسان در این سرزمین نیستیم. در مواردی محدودی عالی ترین نوع واکنش ما بیان یک اظهار تاسف عادی و تشریفاتی است. این اظهار تاسف عادی و تشریفاتی نیز بیشتر جنبه انفراد دارد و آن هم تنها در صورتی است که ما آن کسی را که به قتل رسیده است، از قبل بشناسیم. در غیر آن حتا به بیان یک اظهار تاسف عادی نیز نمی پردازیم

این نشانه یک سقوط تمام عیار اخلاقی و ارزشی در این سرزمین است. این نشان می دهد که ما متاسفانه در برابر قتل و کشتار همنوعان خود به شدت بی احساس و بی عاطفه شده ایم. مرگ و کشتار انسان‌ها برای ما به یک امر عادی و روزمره مبدل شده است و ذهن ما نیز در برابر آن حساسیت خودش را از دست داده است...... - گرگ اجل یکایک از این گله می برد...

:::: بن بست در جنگ :::: آینده تاریکی در پیش است؟
شوراهای محلی نهادهای غیررسمی موازی با دولت

ملیشه سازی یا تقویت نیروهای امنیتی؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home